حباب
« آموزشی * فرهنگی * تفریحی »
شنبه 2 مهر 1390برچسب:, :: 16:55 :: نويسنده : سیدعلی حسینی
محمدتقی بهار ( ملک الشعرا ) چشمه و سنگ جدا شد یکی چشمه از کوهسار به ره گشت ناگه به سنگی دچار به نرمی چنین گفت با سنگ سخت کرم کرده راهی ده ای نیکبخت گران سنگ تیره دل سخت سر زدش سیلی و گفت : دور ای پسر ! نجنبیدم از سیل زورآزمای که ای تو که پیش تو جنبم ز جای ! نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد به کندن در استاد و ابرام کرد بسی کند و کاوید و کوشش نمود کز آن سنگ خارا رهی بر گشود ز کوشش به هر چیز خواهی رسید به هر چیز خواهی کماهی رسید برو کارگر باش و امیدوار که از یاس جز مرگ ناید به بار گرت پایداری است در کارها شود سهل پیش تو دشوارها نظرات شما عزیزان:
سلام خوب بود ولی بهتره بهتر تربشه
واقعا خسته نباشید.
منو به خاطرات خوب دبستان برد.الان مهندسی قبول شدم.اما معتقدم دوران دبستان ی چیز دیگست. با ارزوی موفقیت برای تو.
خيلي خوب بود منو ياد كلاس پنجم ابتدايي انداخت موفق باشيد
سلام.خیلی عالی بود ممنون منو برد تو بچگی تو کودکی یاد روزای مدرسه افتادم روزایی که مادرم میگفت بیست بگیری برات هدیه میگیرم/الان کنکور قبول شدم مامان هدیه نمیخوام فقط میخوام یه لحظه باز ببینمت
سلام
چرا سایت را به روز نمی کنید با تشکر از سایت زیباتون پاسخ: سلام در حال آماده کردن پستی هستم که در اون آدرس ، تلفن و مشخصات تمامی خانه های معلم و ستاد اسکان فرهنگیان اومده که اماده کردنش خیلی وقت میبره. غزل
ساعت21:13---5 اسفند 1391
عجب سایتی ای ولا
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||
|